The Color of Money کالر آف مانی یا همان رنگ پول یکی از فیلم هاي محبوب ژانر شرط بندی و قمار میباشد در ادامه با بررسی و دانلود فیلم رنگ پول The Color of Money با موضوع قمار محصول 1986 سایت هاتم بت را دنبال کنید .
اگر این فیلم را شخص دیگری کارگردانی می کرد، ممکن بود جور دیگری در مورد ان فکر میکردم، زیرا شاید انتظار زیادی نداشتم. اما «رنگ پول» بـه کارگردانی مارتین اسکورسیزی، هیجانانگیزترین کارگردان آمریکایی کـه اکنون کار میکند، اسـت و فیلم هیجانانگیزی نیست. الکتریسیته، تنش مجروح، بهترین کار وی را ندارد، ودر نتیجه من بیش از حد از داستان راهپیمایی آگاه بودم.
اسکورسیزی ممکن اسـت این فیلم را یک اثر عمداً جریان اصلی، فیلمی معمولی با نامهاي بزرگ و موضوعی پرطرفدار درنظر گرفته باشد. شاید بـه همین دلیل اینکار را کرد. اما من معتقدم او روح سرسخت یک هنرمند را دارد.
و نمیتواند قلبش را جایی بگذارد کـه دلش نمیرود. و من معتقدم قلب او بـه سمت خلق داستانهاي جدید و کاملاً شخصی در مورد شخصیتهایي کـه در تخیل او زنده شدهاند، تمایل دارد – نه بـه اتمام رساندن داستان شخص دیگری کـه 25 سال پیش آغاز شده اسـت.
«رنگ پول» دقیقاً دنبالهاي نیست، اما با الهام تازه کسی شروع نشد. داستان «ادی سریع» فلسون، شخصیتی کـه پل نیومن در فیلم «هستگرد» رابرت راسن «1961» بازی می کند، ادامه مییابد.
حالا 25 سال گذشته اسـت. ادی هنوز هم استخر بازی می کند، اما نه برای پول و نه با بازیکنان پرمخاطره و خطرناکی کـه وی را از بازی بیرون کردند. او یک مشروب فروش اسـت، موفق اسـت، با توجه بـه کادیلاک بلند و سفیدی کـه بـه ان افتخار می کند. یک شب، بچه اي را در حال بازی استخر میبیند، و بچه آن قدر خوب اسـت کـه خاطرات ادی بـه هم می ریزد.
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی فیلم کالیفرنیا اسپلیت 1974 با موضوع شرط بندی و قمار
با این حال این بچه بـه سادگی خوب نیست. ادی مشاهده می کند کـه او همچنین یک «فلک» اسـت، و این بـه او ایده می دهد: با مربیگری ادی، این بچه می تواند بـه دنیای پولهاي کلان هدایت شود، جایی کـه پوستهپوستیاش سایر بازیکنان را پرت می کند.
آن ها تمایلی نداشتند کـه فکر کنند او واقعی اسـت. بدیهی اسـت کـه چالش این اسـت کـه کودک را آموزش دهیم تا بتواند بـه میل خود، پوسته پوسته شدن خودرا خاموش و روشن کند – تا بتواند پول درآوردن را در سالن استخر بالاتر از هر ملاحظه دیگری، هر فریب و وسوسه دیگری قرار دهد.
این بچه وینسنت «تام کروز» نام دارد و ادی از طریق دوست دختر وینسنت، کارمن «مری الیزابت ماسترانتونیو» بـه او نزدیک می شود. او چند سال از وینس بزرگ تر و بسیار سرسخت تر اسـت. او هیجان حضور در اطراف وینس و دور زدن استخر را دوست دارد، اما ادی میبیند کـه دارد حوصله اش سر میرود. او تصور می کند کـه می تواند با دختر معامله کند. انها باهم، وینس را بازرسی می کنند و وی را بـه سمت پول هدایت می کنند.
تعداد زیادی از صحنههاي اولیه کـه این موقعیت را تنظیم می کنند، بسیار خوب مدیریت میشوند، مخصوصاً لحظاتی کـه ادی از کارمن استفاده میکند تا وینس را حسادت کند و اعتماد بـه نفس وی را تضعیف کند. اما البته این صحنه ها بـه خوبی کار می کنند، زیرا آن ها بخشی از داستان هستند کـه بـه حساسیت خود اسکورسیزی نزدیکتر اسـت.
در تمام بهترین فیلمهاي او، می توان همین ابهام را در مورد نقش زنان مشاهده کرد، کـه بـهعنوان وسایلی برای آسایش و ترس درنظر گرفته می شوند، موجوداتی کـه قهرمانان او آرزوی انها را دارند و خودرا بـه خاطر آرزویشان تحقیر میکنند.
بـه قهرمانان «خیابانهاي بد»؛ «راننده تاکسی» و «گاو عصبانی» و روابطشان با زنان فکر کنید، و متوجه میشوید کـه انرژی از کجا می آید کـه وینسنت را عاشق کارمن میکند و بـه او بیاعتماد میکند.
این فیلم با شخصیت نیومن کمتر بـه نظر میرسد، شاید بـه این دلیل کـه این شخصیت تا حد زیادی با شروع فیلم کامل می شود. “Fast Eddie” Felson میداند کـه او کیست، چه فکر می کند، چه ارزش هایي دارد.
لحظاتی بحرانی در داستان وجود خواهد داشت، مانند زمانی کـه او بـه خود اجازه می دهد، تا شرمندهاش، در استخر رانده شود. اما او قرار نیست در طول داستان تغییر زیادی کند، و شاید حتی آزاد نباشد کـه خیلی تغییر کند، زیرا تجارب او تا حد زیادی توسط الزامات داستان دیکته شده اسـت.
در این جا بـه نقطه ضعف بزرگ «رنگ پول» میرسیم: این فیلم در چند ژانر فرسوده وجوددارد و داستان ان خارج از موقعیت هاي استاندارد هالیوود اسـت. ابتدا داستان اصلی یک حرفه اي قدیمی و یک جوان با استعداد را داریم.
سپس داستان بچهاي را داریم کـه میـــخواهد ارباب را از تخت بیاندازد. تعداد زیادی از صحنه هاي این فیلم باوجود انرژی کارگردانی اسکورسیزی و بازی هاي خوب تقریبا فرمول هستند. انها در همان جاهایی می آیند کـه ما انتظار داریم در فیلم دیگری از انها بیایند، و حاوی همان رویدادها هستند.
در نهایت، همه ی چیز بـه اتمام فیلم اشاره می کند، کـه میدانیم باید یک رویارویی بین ادی و وینس، بین نیومن و کروز باشد. این واقعیت کـه فیلم ان صحنه پرداخت را ارائه نمیدهد دلسرد کننده اسـت
. شاید اسکورسیزی فکر میکرد کـه فیلم «واقعاً» درباره شخصیت دو قهرمانش اسـت و نشان دادن این کـه چه کسی دریک مسابقه برنده میشود، ضروری نیست.
شاید، اما پس چرا کل داستان رابا فرمولهاي ژانر طرحریزی می کنیم، و فقط در انتها نجات می دهیم؟ اگر در نخستین اقدام یک اسلحه را روی صحنه بیاورید، یک نفر توسط نفر سوم تیر خورده اسـت.
داستان هاي فرعی جایی هستند کـه فیلم واقعاً زندگی می کند. رابطه اي گرم و تلخ بین نیومن و دوست دختر دیرینه اش وجوددارد، ساقی کـه بـه طرز شگفت انگیزی توسط هلن شیور بازی می کند. و بزرگ ترین انرژی در داستان بین کروز و ماسترانتونیو ایجاد می شود – کـه با لبه سخت و بدبینی درونی خود مانع از این می شود کـه کودک هرگز واقعاً نسبت بـه او خاطرجمعی داشته باشد.
«Mastrantonio، فارغ التحصیل Oak Park River Forest High، این آخر هفته برای ملاقات مجدد در شهر خواهد بود.» خجالت آور اسـت کـه حتی تنش رابطه انها در صحنه هاي پایانی، جایی کـه کروز و دختر درکنار هم ایستاده اند، از بین میرود. و بـه نظر میرسد از همان ذهن صحبت می کند، انگار کـه او یک دوست دختر استاندارد فیلم اسـت و نه یک فیلم اصلی.
تماشای نیومن همیشه دراین فیلم جذاب اسـت. او سال هاست کـه یک ستاره واقعی بوده اسـت، اما گاهی اوقات این ویژگی ستاره دور انداخته می شود. اسکورسیزی همیشه از ان دسته کارگردانی بوده اسـت کـه اجازه می دهد دوربینش روی چهره یک بازیگر بماند، بازیگری کـه عمیقاً بـه انها نگاه می کند و سعی می کند سایه هایي را پیدا کند کـه اصالت آن ها را آشکار می کند.
در تعداد زیادی از کلوزآپ هاي نیومن دراین فیلم، او قدرت عظیم، تمرکز و تمرکز ذات خودرا بـه عنوان یک بازیگر نشان می دهد.
نیومن البته حق وتو داشت کـه چه کسی این فیلم را بسازد «چون بدون او چطور میتوانستند ان را بسازند؟» و غریزهاش در انتخاب اسکورسیزی خوب بود. شاید مشکلات با داستان شروع شد.
زمانی کـه نیومن یا کسی تصمیم گرفت کـه باید یک مرد جوان در تصویر باشد. معرفی شخصیت کروز در را برای همه ی کلیشه هاي معلم- شاگرد از پیش تعیین شده باز می کند، در حالی کـه شاید آن ها باید فقط با نیومن می ماندند و اجازه می دادند او در مرکز داستان باشد.
سپس شخصیت نیومن آزاد بود «همان طور کـه شخصیتهاي رابرت دنیرو در دیگر فیلمهاي اسکورسیزی آزاد بودهاند» تا احساسات، گرسنگیها، ترسها و خواستههایش را بـه هر کجا کـه وی را هدایت می کردند دنبال کند – بـه جای این کـه صرفاً داستان را در مسیری خوب طی کند.
پل نیومن تنها اسکار خودرا برای رنگ پول با بازبینی شخصیت سریع ادی فلسون، کـه درسال 1961 در فیلم The Hustler بازی کرد، دریافت کرد.
دنباله فیلم درباره یک کوسه استخری در حال پیر شدن دریک چهارراه اسـت. اسکورسیزی در گفتوگو با اسکورسیزی گفت: “او باید قمار را متوقف می کرد.” او بـه نوعی تبدیل بـه یک جور دیگری شده بود کـه مشروب می فروخت.
بیشتر بخوانید: بررسی نقد فیلم متقلب ها Tricheurs با ژانر قمار و شرط بندی
اما او نتوانست در برابر شادی بازی مقاومت کند. منظورم این اسـت کـه نه فقط استخر، بلکه زنده کردن بازی زندگی، کـه قمار واقعی اسـت.»
این نقل قول لحن احتیاطی فیلم را کمتر میفروشد – این کـه چگونه شخصیتهاي فیلم، از جمله وینسنت، بازیکن تازهکار تام کروز، بـه عنوان افرادی کـه زندگی خودرا در بازیاي کـه دوستشان ندارد، بـه تصویر می کشد.
این یکی از بهترین فیلمهاي اسکورسیزی نیست – و همانگونه کـه قبلاً گفتیم، The Hustler در کل فیلم بهتری اسـت – اما محکم و ناامیدکننده اسـت. مانند اوباش هاي اسکورسیزی، این ها افرادی هستند کـه مغناطیسی هستند اما کسانی نیستند کـه بخواهید در زندگی واقعی با انها وقت بگذرانید.